گاهی اوقات ، هنگامی که در نا امنی ها و ترس های خود گم می شویم ، ممکن است آرزو کنیم که “ای کاش من شخص دیگری بودم”.
ما به یک کارآفرین جوان بازرگانی نگاه می کنیم و می گوییم” وای ، او هیچ چیزی کم ندارد؟ ” او به اینه نگاه میکند و با خود زمزمه می کند: “من از گوش های بزرگم متنفرم … چرا من اینقدر دوستان کمی دارم.” و در بیشتر گفتگوها ، انها حرف هایی می زنند که دوست دارند در زندگیشان حقیقت داشته باشند.
نکته مهم در اصلاح خود صحبت کردن با یک دوست قابل اعتماد است. کسی را پیدا کنید که به او اعتماد کنید. سوالاتی بپرسید مانند “فکر می کنید من بد اخلاق هستم؟”، آیا وقتی با هم هستیم آزارتان می دهم ، آیا دهان من بو می دهد؟ ” و غیره ..
پاسخهای دوست شما ممکن است شما را متعجب کند و او می داند که شما علاقه مند به اصلاح خود هستید. در عوض ممکن است با انتقاد مثبت به دوست خود کمک کنید.
این یک وضعیت برنده است.
همه ما ناامنی های خود را داریم. هیچ کس کامل نیست
اولین قدم برای بهبود واقعی ، پذیرش خود است.خود را در جایگاه موجودات درجه دوم حس نکنید. فکر تکراری “اگر فقط من ثروتمندتر بودم … اگر فقط لاغرتر بودم” و غیره را فراموش کنید.
خود بودن ، بودن شما را تثبیت می کند،متوجه می شوید که چگونه خود را ابراز کنید و از اینکه چه کسی هستید خوشحال باشید.
چگونگی عشق ورزیدن به خود را یاد بگیرید و دائم در حال تغییر خود باشید.
برای خودتان زندگی کنید و وقت بگذاریدو همیشه انتخاب های خود را بجویید.
در پذیرش خطاها و انتخاب هایی که به آن رسیده اید کار کنید و نگران اینکه افراد چگونه شما را درک و قضاوت می کنند نباشید.
واقعاً مهم نیست. مردم راجب شما چه فکر میکنند”آیا فکر می کنند من طنز هستم؟ آیا فکر می کند من ناجور هستم؟ آیا آنها فکر می کنند من ناخوشایند هستم ”
خودسازی و عشق به خود ، فضیلت پذیرش و رضایت است. خوشبخت واقعی کسی است که برای پیشرفت خود تلاش کرده باشد.
.