عشق، چیزی است که در زندگی همه ما وجود دارد. گاهی اوقات یک عاشق واقعی هستید و گاهی به آن اعتقادی ندارید. عشق واقعاً چیست؟  ماسلو، محقق و روان‌شناس، تئوری خود را درباره عشق “سلسله مراتب نیازها” می‌نامد. نکات زیر ایده اصلی او را بیان می‌کنند:

“سلسله مراتب نیازها”

  1. نیازهای فیزیولوژیکی- به نیازهای اساسی از جمله غذا، آب و سرپناه برای زنده ماندن و سلامت جسمی گفته می‌شود.
  2. نیازهای ایمنی-  مواردی مانند: قانون، محافظت، آزادی و هر چیزی که به انسان کمک می‌کند احساس امنیت کند گفته می‌شود.
  3. عشق- دوست داشتن و دوست داشته شدن، توسط دوستان، خانواده یا همسر.
  4. استقلال- دستیابی به اهداف، مستقل بودن و پیشرفت در زندگی.
  5. خود واقعی- پیدا کردن خود، تحقق درباره پتانسیل‌های شخصی و شخصیتی.

این مراحل قابل درک و بسیار ساده هستند، اما بیایید نگاهی به مورد سوم (عشق) بیندازیم:

عشق در سه سطح وجود دارد:

  • عشق به خود
  • عشق به خانواده – دوستان
  • عشق به خدا

همه ما خودمان را دوست داریم، اما اگر عشقمان واقعی بود، هیچ‌گاه گناه نمی‌کردیم. ما به خوبی می‌دانیم گناهان باعث صدمه به روح می‌شوند. عشق به خود به این معناست که شما باید بهترین چیز‌ها را برای خودتان بخواهید. حقیقت عشق فقط در خداوند متعال یافت می‌شود. وقتی قلب‌های ما جز عشق به خدا چیزی نداشته باشند، آرامش درونی پیدا می‌کنیم. عشق به خدا بدان معنی است که عشق به چیزهای دیگر در جهان برای شما مهم نیست و تنها اوست که اهمیت دارد.

خداوند درباره عشق میفرماید:

“یک قدم به سمت من بردار، من ده قدم به سمت تو برمیدارم”

امام صادق (علیه السلام) در این باره می‌فرماید، عبادت سه نوع است:

.بعضی از مردم خدا را می‌پرستند، زیرا از او می‌ترسند که این عبادت بردگان است

.گروهی برای جستجوی پاداش، خدا را می‌پرستند، پس این پرستش تجار است

.گروهی از روی عشق خدا را می‌پرستند، این پرستش آزادگان است و عالی ترین عبادت می‌باشد

 .

چگونه سه سطح عشق به نیازهای انسان پاسخ می‌دهد؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *