پس از انفجار سیرالئون، یک سیستم بهداشتی تحت فشار قرار گرفته است

پس از انفجار سیرالئون، یک سیستم بهداشتی تحت فشار قرار گرفته است

FREETOWN، سیرالئون — وقتی هفته گذشته یک تانکر سوخت در سیرالئون منفجر شد الف>، با کشته شدن 98 نفر در صحنه، بسیاری از بازماندگان شامل یک راننده موتور سیکلت تاکسی بود که در حالی که در ترافیک گیر کرده بود، توسط آتش سوخت.راننده، یوسف، کامارا 80 درصد بدنش سوخته است. اما برای مدتی می‌توانست راه برود و حرف بزند – و نگران 27 دلاری بود که در آتش از دست داده بود، دستمزد سه روز.”این پول کودک نبود. او در یادداشتی صوتی، آخرین ضبط صدایش، قبل از مرگش گفت.چند روز پس از انفجار در فری‌تاون، پایتخت و بزرگ‌ترین شهر کشور، این فاجعه جان افراد بیشتری را گرفته و سیستم مراقبت‌های بهداشتی در حال حاضر ناپایدار کشور را در معرض آزمایش قرار داده است. تعداد قربانیان تا روز شنبه از 98 به 144 افزایش یافته است و بازماندگان بیشتری همچنان در روز جمعه در بیمارستان ها بستری بودند.در کشوری بدون یک واحد سوختگی، و با در دسترس نبودن یا رو به اتمام بودن داروهای حیاتی، پزشکان و پرستاران در تلاشند تا از عفونت در بیمارانی که تاکنون جان سالم به در برده اند جلوگیری کنند.این یک کار بزرگ است. اکثر بیمارانی که هنوز بستری می شوند بیش از 25 درصد بدن خود دچار سوختگی شده اند. در بیمارستانی در فری تاون معروف به 34 Military، میزان مرگ و میر حدود 60 درصد بوده است. در حالی که بیماران در بیمارستان اورژانس دیگری جان خود را از دست می‌دهند، تخت‌هایشان به سمت قربانیانی می‌رود که آسیب کمتری دیده‌اند و در ابتدا به دلیل کمبود فضا نمی‌توانستند بستری شوند.در حالی که کووید-19 سیرالئون را تحت الشعاع قرار نداده است، که تنها 6400 مورد و 121 مرگ را در طول کل همه گیری گزارش کرده است، این کشور با بحران های بهداشتی غریبه نیست. اپیدمی ابولا که در سال 2014 آغاز شد، تقریباً 4000 کشته بر جای گذاشت. سیل و رانش گل در سال 2017 صدها نفر را کشت.اما شدت جراحات از این انفجار حتی پزشکان چاشنی بحران های قبلی را شوکه کرد. دکتر Songor Koedeyama، سرپرست پزشکی بیمارستان که پس از انفجار، داوطلبانه در بیمارستان Connaught، بیمارستان اصلی کشور، جایی که بیشتر قربانیان در آنجا منتقل شدند، گفت: «مقیاس و بزرگی، من هرگز چنین چیزی را ندیده‌ام. .در این حادثه ده ها راننده و دوچرخه سوار کشته و زخمی شدند. برخی آنقدر فقیر بودند که وقتی دیدند تانکر درست قبل از انفجار سوخت نشت می کند، به جای فرار، هجوم بردند تا مقداری را جمع کنند. بسیاری از کشته شدگان نان آور خانواده های خود بودند، بنابراین این تراژدی برخی از نیازمندترین افراد این کشور غرب آفریقا را بیشتر در ناامیدی فرو می برد.از لحظه ای که بیماران سیل بیمارستان ها را شروع کردند. پزشکان، پرستاران، مدیران و مقامات دولتی به صورت شبانه روزی کار کرده اند تا تدارکات را جمع آوری کنند و یک واکنش تکه تکه را مدیریت کنند. یک تیم هماهنگی اضطراری تا صبح بعد از انفجار آماده شده بود.اما از همان ابتدا، ضعف های سیستم بهداشتی سیرالئون نشان داده شده است. کارکنان بیمارستان به سرعت در حال سوختن هستند و پزشکان کمی برای جایگزینی آنها وجود دارد. داروخانه های دولتی قادر به ارائه داروهای ضروری از جمله داروهای مدیریت درد حاد و آنتی بیوتیک ها نبوده اند. و پزشکان نگرانند که این وضعیت بدتر شود.بخش سلامت در سیرالئون پراکنده است، مجموعه ای آشفته از برنامه های عمومی، خصوصی و غیرانتفاعی. اگرچه دولت اسماً مسئول است، اما به شدت به منابع مالی و تدارکات کمک‌کنندگان خارجی متکی است.بیمارانی که با درآمد ناچیز زنده می‌مانند، مرتباً باید داروهای ضروری را از داروخانه‌های خصوصی خریداری کنند. اما لارنس سندی، مدیر عامل آژانس ملی ملزومات پزشکی، گفت که دولت در حال برداشتن زبانه برای قربانیان سوختگی است.وقتی او در مورد انفجار شنید، آقای سندی گفت، او مستقیماً به فروشگاه پزشکی بیمارستان کانات رفت، وسایل را در آنجا جمع کرد و به پزشکان داد. او گفت، در حالی که لوازم کلیدی مانند مایع IV درست بعد از تصادف تمام شده بود، او برای خرید بیشتر به داروخانه خصوصی همسایه رفت.”من فقط گفتم هر چه داری آقای سندی گفت، ما هزینه آن را خواهیم پرداخت. اما در بیمارستان‌های سراسر شهر، خانواده‌های چند بیمار گفتند که همچنان به آنها گفته شده است که هزینه دارو و سایر لوازم را بپردازند.به گفته دکتر Kilongo Papy Mulailwa، جراح که در پاسخ به آتش سوزی کمک کرده است، مراقبت برای بازماندگانی که تا اینجای کار را انجام داده اند، سخت تر و دشوارتر می شود. بیمارانی که ترخیص می شوند باید برای درمان هفتگی، به مدت یک سال، به بیمارستان های تخصصی بازگردند.«جراحی پلاستیک، مربوط به تحرک، به یک فیزیوتراپی زیاد رسیدن به همه آنها در سیرالئون بسیار دشوار است. “شما می توانید پیش بینی کنید که سه ماه آینده، برای کسانی که زنده می مانند، بسیار دشوار خواهد بود.”اما کمبود آنتی بیوتیک ها مسئله فوری تری است.”ترس من این است که نخواهیم بیمار را با آن شروع کنیم و سپس برای کل درمان او کافی نیستیم، زیرا ممکن است مقاومت ایجاد کنند.” سندی گفت.کسانی که جان سالم به در برده اند نه تنها نگران بهبودی خود هستند، بلکه نگران تأثیر غیبت آنها بر خانواده هایشان نیز هستند.ابراهیم سوری، راننده 25 ساله، روز چهارشنبه از روی تخت خود در بیمارستان 34 نظامی گفت: “من از برادران و خواهران و فرزندانم مراقبت می کنم.” پاها، بازوها و قسمت اعظم سرش سوخته بود و با زمزمه گفت که درد شدیدی دارد. من از همه آنها مراقبت می کنم، هزینه مدرسه را پرداخت می کنم. بنابراین اکنون، با تصادف، من فقط نمی دانم چه کار خواهم کرد. ما واقعاً به حمایت دولت نیاز داریم.”خانواده‌های کسانی که فوت کرده‌اند، قبلاً داغدار شده‌اند و آسیب دیده‌اند، اکنون نیز با ویرانی مالی روبرو هستند.ماریاتو مانسارای، خواهر یکی از قربانیان، در حالی که منتظر یک سردخانه بود تا جسد برادر کوچکترش ابراهیم را در روز پنجشنبه آزاد کند، از گذران زندگی وحشت داشت. او هنوز نمی داند که چگونه ابراهیم، ​​یک افسر پلیس راهنمایی و رانندگی، دقیقاً چگونه آتش گرفت.چند زمانی قبل از مرگ او، ابراهیم از روی تخت بیمارستان به او گفت: “من نه. آتش را نمی‌بینم، من فقط دود را دیدم.»مدبان از او 23 دلار برای شستن جسد ابراهیم و 23 دلار برای آمبولانس گرفت – در مجموع، بیشتر از چیزی که او در یک سال به دست آورد. ماه علاوه بر این، او مجبور شد ۱۶۵ دلار برای غذا دادن به عزاداران خرج کند، که در کشوری که مراسم تشییع جنازه بسیار مهم است، امری ضروری است. و سپس مراسم هفت روز عزاداری در روستای زادگاه خانواده برگزار می شد.«الان باید از فرزندش مراقبت کنم و دو فرزند دارم. باید از همه آنها مراقبت کرد. او گفت که مادرش مریض است و برای گذراندن زندگی به حقوق هر ماه ابراهیم متکی بود. “از قبل برای همه ما خیلی زیاد بود، و حالا که او رفته است، بدتر شده است.”راننده تاکسی موتورسیکلت، یوسف کامارا، از روی تخت بیمارستانش، یک پیام ویدیویی برای مادرش شنبه گذشته، دو روز پس از آتش سوزی. او گفت: به مادرم بگو من نمیرم. “به او شهامت بدهید.”یکشنبه شب، او با پسر عمویش، مموناتو کامارا تماس گرفت و از او خواست که برای او سوپ بپزد. اما وقتی صبح روز بعد با آن رسید، به او گفتند که مرده است.در راه مراسم خاکسپاری، پسر 7 ساله آقای کامارا یک موتور سوار را دیدم.”ببین، بابا داره میاد!” پسر کوچک به مادربزرگش گفت، بدون اینکه بفهمد چه اتفاقی افتاده است.خانم کامارا گفت: «همه شروع به گریه کردند. “چشم خشکی در آن ماشین وجود نداشت.”

پس از انفجار سیرالئون، یک سیستم بهداشتی تحت فشار قرار گرفته است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *