در ستایش فوردیسم تعطیلات و اینکه چرا بدخواهی از گردشگری جمعی غیر انسانی است
تقریباً همه می خواهند از روزمرگی خود فرار کرده و به تعطیلات بپردازند ، از جمله افراد شاغل با بودجه کم و زمان محدود. آیا این بدان معناست که آنها و کسانی که به آنها رسیدگی می کنند ، افراد وحشتناکی هستند؟
جیم باچر اینطور فکر نمی کند. در سومین بینش “گردشگری خوب” ، دکتر باچر گردشگری انبوه را در پرتو مترقی ترسیم می کند و از توریست های توده ای که بسیار بدخواه هستند دفاع می کند.
فوردیسم به تولید مدرن اشاره دارد که از فناوری خط تولید استفاده می کند و از صرفه جویی در مقیاس و وسعت بهره می برد. در این زمینه ، هنری فورد خود درباره مدل T ، نمونه ای از اولین خطوط تولید قرن بیستم ، نوشت:
“هر مشتری می تواند خودروی خود را به هر رنگی که مایل است نقاشی کند تا زمانی که مشکی باشد.”
فورد ، اچ (1922) “زندگی و کار من”
رنگ مهم نبود مدل T برای افراد بیشتری نسبت به اتومبیل های موتوری قبلی مقرون به صرفه بود. بنابراین مصرف انبوه ، از جمله گزینه های رنگ بیشتر ، به طور طبیعی از تولید انبوه حاصل می شود.
به نظر نمی رسد این امر بسیار توریستی باشد. به عنوان گردشگر ، ما می خواهیم فردیت خود را کشف کرده و “خود را پیدا کنیم”. با این وجود ، اصول فوردیسم مدتهاست که در گردشگری به کار گرفته می شود. و به دور از یکسان سازی مزاحم ، آنها به آزادی فردی کمک زیادی کرده اند.
گردشگری انبوه: گسترش افق ها از دهه 1840
“فوردیسم تعطیلات” یا گردشگری دسته جمعی ، واقعاً مقدم بر فورد است. این تاریخ به پیشگامان اولیه گردشگری مانند توماس کوک بر می گردد.
از دهه 1840 کوک بسته های تعطیلات داخلی را به بازار جدید و رو به گسترش افراد طبقه کارگر در بریتانیا ارائه کرد که درآمد کمی داشتند. از زمانی که گردشگری انبوه بر کارآیی اقتصاد مقیاس و دامنه افزایش یافته است ، که با راه اندازی مقرون به صرفه به بازارهای بزرگ مسافران بالقوه تحقق می یابد.
فوردیسم گردشگری بین المللی را نیز مشخص می کند. برای بسیاری در اروپا وسیله ای شد که آنها برای اولین بار و پس از آن به طور مرتب به خارج سفر کردند. مدل کسب و کار قیمتها را پایین نگه داشت و به دموکراتیک شدن سفرهای تفریحی کمک کرد.
پس از جنگ جهانی دوم ، موتور جت به نوآوری تکنولوژیکی کلیدی در صنعت گردشگری و گردشگری تبدیل شد. در حالی که هواپیماها بازارهای اصلی شمال اروپا را به مدیترانه متصل کرده بودند ، موتورهای جت می توانستند هواپیماهای بزرگتر را سریعتر به حرکت درآورند. هواپیماهای بزرگ و سریع به معنای دامنه بیشتر برای صرفه جویی در مقیاس بود.
در دهه 1970 خطوط هوایی مستقل چارتر ، با افزایش سرمایه از صنعت حمل و نقل ، پیشگام منشور “پشت سر هم” (در زمان خود به عنوان نوآورانه شناخته می شد) بودند.
برای گردشگران انگلیسی قیمت بسته به مدت یک هفته در ریویرای فرانسه ، کاستاس ، بالئاریک یا جزیره یونانی به قیمت یک هفته ای در بلکپول ، بوگنور یا برایتون نزدیک تر شد. از نظر بسیاری از مردم ترجیح داده شد. تحول اقتصادی و اجتماعی روستاهای فقیر ماهیگیری یکی از نتایج آن بود. در مجموع ، میزبانان و گردشگران سود بردند.
گروه Accor فرانسوی همچنین روشی را نشان می دهد که فوردیسم و استانداردسازی باعث افزایش تعداد زیادی از مردم برای سفر تفریحی شد. Accor پیشگام هتلهای کم هزینه و بسیار استاندارد است که در خارج از مراکز شهر در مسیرهای شریانی قرار گرفته اند تا هزینه ها را کاهش داده و دسترسی را حفظ کنند.
هتل های آکور که در ابتدا برای گروه رو به رشدی از فروشندگان مسافر راننده اتومبیل در نظر گرفته شده بودند ، از دهه 1970 به بعد مورد توجه مسافران تفریحی با بودجه قرار گرفتند. ملاقات دوستان و اقوام خود که در شهرها و شهرهای دور از مقاصد اصلی گردشگری زندگی می کردند ، برای مردم فرانسه آسان تر شد. بر خلاف شهود ، استانداردسازی هتل منجر به انتخاب فردی بیشتر شد.
بصیرت های “GT” جیم باچر
“کسری دموکراتیک گردشگری” و “چرا رشد گردشگری پس از COVID-19 انجام نمی شود”
استراحتگاه های تفریحی را می توان فوردیستی نیز تصور کرد. آنها اقتصاد مقیاس ، حمل و نقل و اقامت استاندارد شده را در بر می گیرند و بر اساس راحتی ، دسترسی و خواسته های مصرف کننده شکل می گیرند. در برخی از تفاسیر معاصر در مورد چنین مکانهایی ، به ویژه شهرهای تفریحی مدیترانه ای مانند تورمولینوس ، بنیدورم ، و فالیراکی ، یک جریان تحقیرآمیز وجود دارد. آنها در بین منتقدان “اخلاقی” گردشگری به کلمات کلیدی آسیب رساندن به گردشگری انبوه تبدیل شده اند.
تفرجگاه ریمینی ایتالیا نشان دهنده این واقعیت است که رشد گردشگری انبوه در دریای مدیترانه صرفاً به دلیل “بیشتر مشابه” نبوده است. از سال 1843 ، و تأسیس اولین مرکز حمام ، ریمینی یک شهر تفریحی ساحلی بوده است. از آن زمان مجبور شد خود را با شرایط متغیر وفق دهد تا به شکلی مختلف رشد کند یا زنده بماند.
توسعه اولیه ریمینی به عنوان یک تفرجگاه در قرن 19 ابتکاری ، هیجان انگیز و در زمان خود بود. مکانی برای اجتماع افراد نخبه ثروتمند. در دهه های 1950 و 60 پیشرو در تعطیلات خانوادگی در ساحل بود. در پاسخ به رکود در اواخر دهه 1960 ، هنگامی که اسپانیا و یوگسلاوی شروع به ارائه جایگزین های ارزان تر کردند ، ریمینی خود را به سمت بازار جوان تر تغییر داد به طوری که در دهه های 1970 و 80 این شهر پایتخت دیسکو مدرن ایتالیا بود. در دهه 1990 محصولات جدید “MICE” به کنفرانس ها و نمایشگاه های تجاری خدمت می کردند و پارک های موضوعی جدید بار دیگر خانواده ها را به خود جلب کرد.
مادرم در دهه 1960 به ریمینی سفر کرد. برای او و دوستان گلاسوجی ، این اولین مقصد آنها در خارج از بریتانیا و اولین طعم آنها از فرهنگ و زبان دیگر بود. برای آنها ، ریمینی دور ، هیجان انگیز و عجیب بود.
آیا گردشگری انبوه مشابه “مصرف گرایی در اغما” است؟
با این حال گردشگری انبوه فوردیستی از نظر فرهنگی مورد انتقاد قرار گرفته است. در دهه های پس از جنگ جهانی دوم متفکران مدرسه فرانکفورت فوردیسم را با فرهنگ مبهوت و تولید شده ای که مانع درک توده ها و عمل به منافع طبقاتی آنها می شد ، شناختند.
اخیراً این احساس توسط دانشگاهیان و فعالان مبارز که در پی افراط و تفریط بیش از حد گردشگری هستند ، از سیاست طبقاتی منعکس شده است. به عنوان مثال ، یک حساب اخیر به مصرف کنندگان در مورد “روبات مانند مد” اشاره می کند ، در حالی که یکی دیگر به “مصرف گرایی اغما” مسافر تعطیلات.