آمریکایی که شاهکارهای مدرن را به ایران آورد

داستان موزه هنرهای معاصر تهران (TMoCA) برای چهار دهه برای روزنامه نگاران غیرقابل مقاومت بوده است. با زرق و برق دوره ، فتنه های سیاسی و هنرهای چشم نواز است. به طور خلاصه یادآوری می شود: در اواسط دهه 1970 ، همسر سوم شاه ایران ، شهبانو فرح پهلوی ، حامی برنامه سقوط موزه بود.

افزایش قیمت نفت ، طبقات حاکم ایران را ثروتمند کرده و اقتصادهای غربی و در نتیجه بازار هنر را ضعیف کرده است. در اکتبر 1977 ، TMoCA برای تولد پهلوی با مجموعه ای عجولانه اما ماهرانه از شاهکارهای مدرن از گوگن گرفته تا جاکومتی ، پیکاسو تا پولاک افتتاح شد. اما تقریباً یک سال پس از افتتاح پر زرق و برق ، انقلاب ایران سلسله پهلوی را سرنگون کرد. موزه و مجموعه آن در انبار عمیقی قرار گرفت-اما به طرز چشمگیری تقریباً سالم باقی ماند.

“آیا شنیده اید که این دختر آمریکایی وجود دارد که قصد دارد موزه جدید در تهران؟ ” این سوالی بود که در محافل گالری نیویورک در سال 1974 در جریان بود ، هنگامی که دون استاین ، دستیار جوان متولی بخش چاپ و کتابهای موزه هنرهای مدرن (MoMA) ، برای کار در دبیرخانه خصوصی عالیجناب شاهنشاهی انتخاب شد.


فرح پهلوی (چپ) و دانا استاین ، اکتبر 1977
عکس: ژیلا دژام

آیا شنیده اید این دختر آمریکایی وجود دارد که قرار است موزه جدیدی در تهران راه اندازی کند؟

بیش از چهار دهه بعد ، استاین یک خاطره از آن روزها ، ملکه و من نوشته است ، و ادعای خود را برای داشتن زمینه را برای مجموعه معروف TMoCA فراهم کرد. موفقیت پدران یا مادران زیادی دارد ، اما استاین به وضوح نقش مهمی در پشت صحنه در کنار هم قرار دادن بخش غربی مجموعه موزه ایفا کرد و دو نمایشگاه افتتاحیه آن را سرپرستی کرد.

استاین می نویسد که وی برای اولین بار در سال 1973 ، پس از شش سال کار در کارکنان سرپرستی MoMA ، در یک بورسیه برای مطالعه تأثیر فرهنگی نمایشگاه های جهان ، به ایران سفر کرد. ارتباط با فرشته دفتری ، یکی از خانواده های نخبه ایران که در MoMA کارآموزی کرده بود ، درها را باز کرد.


دونا اشتاین در پرسپولیس مقابل پلکان شمالی در سال 1973

نامه ای از تهران آمد که کار احتمالی را به خطر انداخته بود. استاین می نویسد: “من به معنای واقعی کلمه از شادی می پریدم و با کفش های پاشنه بلند بالا و پایین می پریدم.” وظایف عبارت بودند از “خرید چاپهایی که نشان دهنده جنبشها و گرایشهای مختلف تا به امروز” ، اداره و سازماندهی فهرستها و نمایشگاهها ، و “آموزش ایرانیان برای اداره بخش بعد از عزیمت شما”.

استاین به تهران پرواز کرد تا با “چشم بسته” برای پستی با رژیم سلطنتی مصاحبه کند-اما 25000 دلار دستمزد خواست و دریافت کرد. در بازدید از موزه جدید ، که طراحی آن پیاده روهای دایره ای به سبک سلیمان R. گوگنهایم و برج های بادی سنتی ایرانی را آمیخته بود ، او از بیان اشکالات مختلف به معمار و پسر عموی ملکه ، کامران دیبا ، هراسی نداشت. این دیوارها شامل دیوارهای بتنی ریخته شده بود که جلوه دادن آثار هنری را برای تغییر نمایشگاه ها سخت می کرد ، دفاتر کارکنان تنگ و تنها یک دستشویی. خریدهای اولیه سنگ نگاره های پابلو پیکاسو که تصاویری از “زنانی شبیه شاهنشاه” را نشان می داد اما بهترین نمونه های چاپ او نبودند ، او را تحت تأثیر قرار نداد.

در نیویورک ، مسئولیت های اشتاین شامل نوشتن گزارش درباره آثار ارائه شده برای فروش به ایرانیان شد. او آثار واسیلی كاندینسكی و پیت موندریان را توصیه كرد ، در حالی كه به رesسای خود هشدار داد كه به مواد درجه دو اكتفا نكنند و خریدهای احتمالی را “در گوشت” بررسی كنند. او از آثار آلبرتو جاکومتی خریداری شده از Galerie Maeght بسیار خوشحال خواهد شد. در همان زمان ، “من مجبور شدم برای خرید کتابهای هنری بزرگ-بدون هیچ هزینه ای خرید کنم.”

در مه 1975 ، گروهی از ایرانیان با نفوذ در نیویورک حاضر شدند تا خریدهای احتمالی را بررسی کنند. دو هفته خرید 125 اثر شامل نقاشی دیواری روی زمین قرمز هند جکسون پولاک (1950) ، که به عنوان اثر امضا شده TMoCA در نظر گرفته شد ، و پنجره باز پیکاسو در خیابان دو پنتیر در پاریس (1920).


پل گوگن ، طبیعت بی جان با نازک چوبی ژاپنی (1889) ، روغن روی بوم

استاین با حرکت خود به تهران داستان را به سبک مهاربندی ادامه می دهد. در اینجا بود که او “فمینیست بودن در محیط فرهنگی فراگیر اسلامی را درک کرد” چگونه بود: رئیسش قبلاً به او پیشنهاد داده بود و کارکنان آپارتمانش از او به عنوان “زنی که تنها زندگی می کند” یاد می کردند. مسدود کردن. در حالی که فروشندگان و کلکسیونرها به تهران می آمدند ، آثار هنری همچنان در گردش بودند: تولوز-لوترک ، مارسل دوشان ، پل گوگن ، مارک روتکو. رشوه و باکشیش بخشی از تجارت بودند ، اگرچه استاین هیچ نامی ندارد. “نقش رهبری” برای یک خارجی در ساخت مجموعه ملی ایران که هرگز به رسمیت شناخته نشده است. او با سابقه طولانی به عنوان متصدی که به عنوان معاون موزه وند در جنگ سرد در کالیفرنیا به پایان رسید ، می گوید قبلاً وقت نکرده است که آن را بنویسد. اگرچه او اولین طرح کلی را در سال 1977 نوشته بود ، اما اخیراً بود که “می تواند بنشیند و روی مطالب تمرکز کند و در واقع آنچه را که من می خواهم تولید کند” ، به روزنامه هنر می گوید. او از مطالب بایگانی استفاده کرد که از نامه نگاری با فروشندگان و خانه های حراج ، تا 150 نامه نامه به سبک دفتر خاطرات به خانه ارسال شده است. نتیجه بدون شک یک صفحه گردان است.


پابلو پیکاسو ، پنجره باز در Rue de Ponthièvre (1920) ، روغن روی بوم

مجموعه تهران در ایران انقلابی تا حدود سال 1999 ، هنگامی که اولین نمایشگاه های کار آغاز شد ، در انبار نگهداری می شد و از آن به بعد نمایش های متوالی وجود داشته است. به فقط دو اثر آسیب دیده است ، یکی از آنها پرتره اندی وارهول از پهلوی بود. استاین می گوید: “این مجموعه بسیار گسترده ای است با توجه به اینکه چقدر سریع بین اواخر سال 74 و اواسط سال 78 جمع آوری شد.” “این یک مجموعه واقعاً شگفت انگیز از کارهای بسیار قوی ، بسیار مهم است.” انقلاب علیه [سلسله پهلوی] و جمع آوری موزه در آن زمان متوقف می شود ، “اشتاین می گوید. “هیچ کس انجام نداد. در دراز مدت فکر می کردم ، پتانسیل ایجاد مجموعه چیست و چگونه این کار را انجام می دهید. ”

ملکه و من: چگونه یک امپراتوری باستان هنرهای مدرن را گردآوری ، رد و دوباره کشف کرد دونا استاین ، Skira Editore ، 208pp ، 45 دلار (pb)

• برای پاسخ خوانندگان ما ، به نامه به ویراستار | کتاب دانا استاین در مورد موزه هنرهای معاصر تهران “گمراه کننده” است و دارای “نادرستی”

است

آمریکایی که شاهکارهای مدرن را به ایران آورد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *